شاخه لبخندی زد و گفت
خوش به حالت برگ زیبا
میروی یک روز با باد
میروی روزی از اینجا
برگ لبخندی زد و گفت
نه سفر بسیار سخت است
من همینجا خوب خوبم
خانهی من این درخت است
شاخه اما باز هم گفت
میشوی روزی پشیمان
وقت رفتن نیست آن وقت
میرسد برف زمستان
برگ زیبا با خودش گفت
ای خدای مهربانم
در سفر سختی است اما
با تو حتما میتوانم
عباسعلی سپاهی یونسی